
۲۶ تیر ۱۴۰۱
واکنشها به نامه رئیس ساترا – ۱؛ پروندهای مفصل در هممیهن و تحلیلی در یک خبرگزاری
مسالهی انتشار نامهی رئیس ساترا به رئیس سازمان صداوسیما در مورد برخی از پلتفرمها و همچنین اظهارنظر درمورد ادامه فعالیت این پلتفرمها در نامه، با واکنشهای گستردهای در فضای مجازی و همچنین رسانهها مواجه شده است. در ادامه نگاهی به برخی از این واکنشها صورت میگیرد:
نامه ساترا از نگاه روزنامه هممیهن
روزنامهی هممیهن در شماره روز یکشنبه 26 تیر ماه تیتر یک خود و سرمقاله را به موضوع نامه رئیس ساترا و وضعیت پلتفرمها اختصاص داده و در قالب پروندهای این موضوع را بررسی کرده است. رضا قربانی عضو نطام صنفی رایانهای استان تهران، محمود صادقی نماینده مجلس دهم و سیدرضا تقوی نماینده مجلس یازدهم در گفتوگو با این روزنامه دیدگاههای خود را در این مورد بیان کردهاند. قربانی حذف پلتفرمها را انداختن فرش قرمز زیر پای کانالهای ماهوارهای دانسته و صادقی آنقدر این نامه را عجیب ارزیابی کرده که حتی در صحت آن شک دارد؛ اما رضا تثوی یادآور شده نباید با حرف رمز محدودسازی طوری القا شود که قرار است اتفاق ناخوشایندی بیفتد.
بخشی از سرمقالهی هممیهن که با تیتر «استراتژی نابودسازی» نگاشته شده، به این شرح اشت:
خواندن متنی که رئیس سازمان صوت و تصویر فراگیر (موسوم به «ساترا») برای مقابله با پلتفرمهای نمایش خانگی منتشر کرده، حقیقتا بهتبرانگیز است.
مسئله زمانی قابلتوجهتر میشود که جایگاه و پایگاه قانونی این سازمان و درنتیجه، نویسنده نامه هم روشن نیست و مشخص نیست از کجا و با کدام پشتوانه متولی ممیزی، سانسور و صدور مجوز تولیدات تصویری در فضای مجازی شده است و حال، کار را به جایی رسانده که تعطیل و فیلتر و حذف پلتفرمهای پرمخاطب را خواستار میشود.
از همه اینها جالبتوجهتر اینکه، مخاطب این نامه، رئیس سازمان صداوسیماست که ظاهرا از نظر نویسنده نامه، بر جایگاه الوهیت تکیه زده است و چنان مبسوطالید است که میتواند به همه قوای سهگانه و دستگاههای دولتی و حکومتی و حتی شرکتها و موسسات اقتصادی فرمان دهد و آنان را علیه چند پلتفرم اینترنتی بشوراند.
نویسنده نامه البته چندان بیراه هم نرفته است چراکه اگر اندکی میان اختیارات و مسئولیت نهادهای حکومتی تناسبی برقرار بود، سازمان صداوسیما خود در جایگاه متهمان قرار داشت؛ سازمانی که با وجود سالها در اختیار داشتن انحصار در حوزه رادیو و تلویزیون ایران و بهره بردن از بودجه سرشار و درآمد چندهزار میلیاردی ناشی از آگهیها، بازی اطلاعرسانی و سرگرمیسازی را به رقبایی در حد شبکههای ماهوارهای، پلتفرمهای اینترنتی و حتی کانالهای تلگرامی باخته است.
نکته دیگر اینکه سازمان ساترا که وابسته به صداوسیماست، امروز درحالی چنین بیمحابا به پلتفرمهای تولید محتوا در داخل کشور میتازد و در جهت نابود کردن آن خیز برداشته است که چندسال پیش، همین سازمان صداوسیما با توجیه «بومیسازی» و ایجاد زیرساختهای داخلی، در راستای مقابله با پیامرسانهایی چون تلگرام برآمد و با دریافت بودجههای بالا، پیامرسانهایی داخلی چون سروش را راه انداخت و در کنار آن، نرمافزارهای معروف به «ستارهمربع» را شکل داد که از همان زمان، گردش مالی و خروجی
نهایی آنها نامشخص و مبهم مینمود.
این رفتار متناقض، البته واجد اشتراکی مبنایی است. اشتراک در انحصارگرایی، اشتراک در تمامتخواهی و اشتراک در حذف هر نیرو یا ابزاری که تصور میشود از ظرفیت یا توانی برای برهمزدن این ساختار انحصاری برخوردار است.
خلاصه آنکه مسئله، داخلی یا خارجی بودن یا پرمحتوا و کممحتوا بودن نیست. مسئله از میدان بهدر کردن رقیب است؛ خواه پیامرسان خارجی باشد یا پلتفرم داخلی.
درهرحال، صداوسیما و زیرمجموعههای آن و حامیان فکری و سیاسی آن، راهی جز توقیف و فیلترینگ و محدودیت و ممیزی برای ابزارهای رسانهای رقیب و بدیل نمیشناسند.
پس از فیلترینگ پیامرسانهایی چون تلگرام که در اطلاعرسانی گوی رقابت را از صداوسیما ربودند، اینک نوبت پلتفرمهای نمایش خانگی است که در حوزه سرگرمی و فیلم، چنین کردهاند.
استراتژی صداوسیما و حامیان آن، در یک کلام «نابودسازی» است؛ بیآنکه خود بتواند یا حتی بخواهد بهجای جنگلی که نابود میکند و ریشههایی که میسوزاند، نهالی بکارد…
تحلیل در خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس هم در تحلیلی که عصر روز شنبه 25 تیرماه منتشر شد، این پرسشها را در تیتر مطرح کرد: «وی او دیها سنگر مقابله با تهاجم فرهنگی یا اسب تروا؟/ بیتوجهی برخی پلتفرمها به تذکرات مکرر ساترا»
در بخشی از متن این خبرگزاری آمده است:
این روزها کشمکش میان مدیریت ساترا و شبکه نمایش خانگی بازهم نام «ویاُدی»(VOD)ها را بر سر زبانها انداخته است. به نظر این دعوا دعوایی بنیادین است. ساترا به درستی دریافته است که برخی از این پلتفرمها در حال جابه جایی مرزهای ساختار و محتوای رسانهای در کشور هستند و اگر زودتر فکری به حال آنها نشود کار به جایی میرسد که عملا دیگر امکان اصلاح نخواهد بود.
به تازگی نامهای از سعید مقیسه مدیرعامل ساترا خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما منتشر شده که در آن مدیر عامل ساترا با اشاره به تخلفات برخی پلتفرمها خواستار محدودیتها و لغو مجوز فعالیت شرکتهای متخلف شده است. اما ماجرای این اعمال محدودیتها چیست؟
…عدم نظارت بر محتوای برخی آثار پخش شده در پلتفرمها کار را به جایی رسانده که بسیاری از خانوادهها نسبت به آثار عرضه شده نگرانی دارند و نمیتوانند این محصولات را در کنار اعضاء خانواده ببینند…
…سرعت فراگیری استفاده از VODها اتفاقی است که اعتماد خانوادهها برای استفاده بیمحدودیت فرزندانشان از محصولات آنها را به امری عادی و غیر قابل انکار تبدیل میکند. این مسئله خود به تنهایی مجموعههای پخش آنلاین را بر لبه تیغ تربیت قرار میدهد، به صورتی که هم میتوانند با عملکردی درست و دقیق ملزمات رشد و تعالی تربیتی نسلهای بعد را فراهم آورند و هم میتوانند با بیمبالاتی و کم دقتی بر محتوایی که تولید میکنند پاسخی منفی بر اعتماد خانوادههای ایرانی داده و مسیر تربیتی فرزندانشان را منحرف کنند….